جوابیه

ایضاحی بر گزارش عسلویه گمشده در آلودگی های پتروشیمی در روزنامه ایران گزارشی با عنوان عسلویه گمشده در آلودگی های پتروشیمی نوشته خبرنگار روزنامه ایران در تاریخ چهارشنبه 18 دی ماه 98 منتشر گردیده که ذکر دو نکته توضیحی درباب این گزارش لازم می رسد:
به گزارش روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان بوشهر، گزارشی با عنوان "عسلویه گمشده در آلودگی های پتروشیمی" نوشته خبرنگار روزنامه ایران در تاریخ چهارشنبه 18 دی ماه 98 منتشر گردیده که ذکر دو نکته توضیحی درباب این گزارش به نظر لازم می رسد:

در بخش ابتدایی این گزارش نقل قول ("قلی‌نژاد درباره پاسخ به این پرسش که چرا اجازه نمی‌دهند ساکنان عسلویه خون اهدا کنند؟ هم دلیل آن را «مالاریا خیز بودن» منطقه می‌داند و آن را بی‌ارتباط با واحدهای صنعتی در منطقه اعلام می‌کند.") را به نقل از مدیرکل حفاظت محیط زیست استان بوشهر  بیان نموده که هیچگونه اصالتی نداشته و این عبارت از زبان فرد دیگری در جلسه مذکور بیان شده و فرهاد قلی نژاد به این بحث اساسا نپرداخته است.

در بخش دیگری از این گزارش به نقل از یک فعال محیط زیستی اینگونه نقل قول شده است : " البته فعالان حوزه محیط زیست می‌گویند مقاومت‌هایی برای جلوگیری از اجرای آن در میان برخی از ذی نفعان وجود دارد. آنها یکی از دلایل تغییر مداوم رؤسای محیط زیست بوشهر در دوره‌های مختلف را وجود همین ذی نفعان می‌دانند. یکی از فعالان می‌گوید: «به همین خاطر است که مدیریت مدیران محیط زیست در بوشهر به بیش از یک سال نمی‌رسد.» البته یک استثناء هم در این میان وجود دارد. تنها یک مدیرکل چهارسال مدیریت این استان پرچالش را به عهده داشت اما عمر دیگر مدیران محیط زیست بوشهر کمتر از دوسال بوده است." درباب این نقل قولی که در گزارش روزنامه ایران آمده است این نکته قابل توجه است که همواره مدیران محیط زیست در استان بوشهر پس از ارائه خدمت در این استان، بی شک پس از تغییر ، به عنوان مدیرکل محیط زیست در یکی دیگر از مناطق ایران به ادامه خدمتگزاری مشغول شده اند، بنابراین گردش مدیران در سطح کلان یک استان نشان از پویایی و زنده بودن این اداره کل بوده است.

شایان ذکر است که روابط عمومی و امور رسانه های سازمان حفاظت محیط زیست کشور با مشارکت اداره روابط عمومی محیط زیست استان بوشهر در تاریخهای نهم و دهم و یازدهم دی ماه 98 ، اقدام به برگزاری تور رسانه ای محیط زیست برای خبرنگاران رسانه های ملی در منطقه پارس جنوبی نموده است تا خبرنگاران و فعالان رسانه و مطبوعات ملی با مسائل و مشکلات زیست محیطی عسلویه آشنا شوند و همچنین با ظرفیت های زیست محیطی  این منطقه صنعتی آشنا گردند. گزارش روزنامه ایران به قلم زهرا کشوری نیز حاصل حضور این خبرنگار در تور رسانه ای میط زیست در منطقه پارس جنوبی بوده است.


متن کامل گزارش موردنظر به شرح زیر می باشد:

«سند ملی کاهش آلودگی هوا» هوای جنوب بوشهر را پاک می‌کند؟
عسلویه گمشده در آلودگی پتروشیمی‌ها


زهرا کشوری

عسلویه» را در بدو ورود سه چیز تعریف می‌کند. زخم کهنه فلر(مشعل)‌هایی که همچنان می‌سوزند. انبار روباز «گوگرد» که یک اتوبان را از فرودگاه عسلویه به‌سمت شهر رنگ زرد می‌زند و آلودگی را به هوا می‌فرستد ودر نهایت آسمانی که زیر هاله‌ای از آلودگی‌ها گم شده و شب هم نمی‌تواند ایستایی آلودگی آن را کتمان کند. با وجود این نه مدیرکل محیط زیست بوشهر از تأثیر این آلودگی‌ها بر سلامتی اهالی عسلویه خبر دارد نه رئیس محیط زیست منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوب. جواب درخوری که بتوان از آن تصویر واضحی از تأثیر آلودگی‌ها روی سلامت شهروندان عسلویه به دست آورد در هیچ یک از جلساتی که خبرنگاران تهرانی به آن دعوت شده‌اند، شنیده نمی‌شود. البته «فرهاد قلی نژاد» مدیرکل محیط زیست بوشهر «بیدخون»را بحرانی‌ترین منطقه عسلویه می‌داند. مردم شهر هم در گفت‌و‌گو با «ایران» این مسأله را تأیید می‌کنند. آنها می‌گویند: «بیدخون» پای کوه قرار دارد. آلودگی از سمت دریا به‌سمت کوه می‌رود و دوباره به بیدخون برمی گردد اما آماری از ابتلا به بیماری‌های ناشی از تراکم واحدهای صنعتی در یک محیط بسته داده نمی‌شود. قلی‌نژاد درباره پاسخ به این پرسش که چرا اجازه نمی‌دهند ساکنان عسلویه خون اهدا کنند؟ هم دلیل آن را «مالاریا خیز بودن» منطقه می‌داند و آن را بی‌ارتباط با واحدهای صنعتی در منطقه اعلام می‌کند.
وجود فلزات سنگین در ادرار دانش‌آموزان ابتدایی عسلویه
«مهدی زیارتی» رئیس محیط زیست منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوب در پاسخ به «ایران» معتقد است این آمار را باید وزارت بهداشت در اختیار آنها قرار بدهد! حرف‌های او این سؤال را پیش می‌آورد که نقش محیط زیست انسانی در مشخص کردن تأثیر آلودگی‌های خاکی، آبی و هوایی روی سلامت شهروندان یک منطقه صنعتی چه می‌شود؟ سؤالات «ایران» در حالی در عسلویه بی‌جواب می‌ماند که پیش از آن «شکرالله فرخی» مسئول دبیرخانه پایش آلودگی صنایع نفت، گاز و انرژی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر از وجود فلزات سنگین در ادرار دانش‌آموزان ابتدایی عسلویه‌ای خبر داده بود. بررسی او وهمکارانش همچنین از شیوع بالای «اگزمای حساسیتی» ،«حساسیت بینی» و «آسم» در دانش‌آموزان ابتدایی و راهنمایی خبر می دهد. شیوع آسم در دانش‌آموزان شهر عسلویه 89/10 درصد گزارش می‌شود که بسیار بالاتر از شیوع آسم در خاورمیانه و حتی بوشهر است.
فرخی و همکارانش در دانشگاه علوم پزشکی بوشهر روی مبتلایان به سرطان ریه، لوکمی، سرطان‌های دستگاه گوارشی و لنفوم غیر هوچکین، براساس میزان مراجعه و مرگ و میر شهروندان عسلویه نیز مطالعه کرده‌اند.
ارزیابی آنها روی 2017365 فرد در 13 منطقه پتروشیمی، نشان می‌دهد خطر ابتلا به سرطان ریه 1/03 بیشتر از سایر مناطق بوده است. همچنین در مطالعه‌های دیگر، در بین کارکنان و ساکنینی که در فاصله 1 کیلومتری صنایع پتروشیمی زندگی می‌کردند، شیوع انواع سرطان‌ها یک درصد و سرطان حنجره 23 درصد گزارش شده است. زیارتی هم در پاسخ به سؤال‌های «ایران» بحث را به بیراهه می‌برد. او می‌گوید: «عسلویه هم مثل تهران آلوده است!» تا این پرسش پیش بیاید که آیا آلوده بودن تهران دلیل منطقی برای پذیرفتن آلودگی عسلویه است؟ آیا در این صورت نباید برای عسلویه کاری کرد؟اصلاً چرا باید راه دور عسلویه تا تهران را رفت. این آزمایش برای مقایسه روی دانش‌آموزان منطقه «سعدآباد» بوشهر هم انجام گرفته اما فلزات سنگین در ادرار آنها یافت نشد؟ عسلویه تا سعدآباد سه ساعت فاصله دارد. این نمی‌تواند زنگ خطر را برای ساکنان عسلویه به صدا درآورد؟
همین آزمایش‌ها خبر از آلودگی خاکی و آبی عسلویه به‌دلیل وجود پالایشگاه و پتروشیمی‌ها می‌دهد. «فرهاد قلی نژاد» مدیرکل محیط زیست بوشهر هرچند پاسخی به تأثیرات سوء آلودگی‌ها روی سلامت اهالی شهر نمی‌دهد اما از تشکیل کمیته ملی کاهش آلودگی عسلویه برای تدوین طرح ملی کاهش آلودگی‌ها در عسلویه و کنگان خبر می‌دهد. بی‌شک تشکیل این کمیته خود گویای وضعیت حاد عسلویه است! طرح ملی کاهش آلودگی در جنوب بوشهر از سوی دولت تصویب شده است. البته فعالان حوزه محیط زیست می‌گویند مقاومت‌هایی برای جلوگیری از اجرای آن در میان برخی از ذی نفعان وجود دارد. آنها یکی از دلایل تغییر مداوم رؤسای محیط زیست بوشهر در دوره‌های مختلف را وجود همین ذی نفعان می‌دانند. یکی از فعالان می‌گوید: «به همین خاطر است که مدیریت مدیران محیط زیست در بوشهر به بیش از یک سال نمی‌رسد.» البته یک استثنا ء هم در این میان وجود دارد. تنها یک مدیرکل چهارسال مدیریت این استان پرچالش را به عهده داشت اما عمر دیگر مدیران محیط زیست بوشهر کمتر از دوسال بوده است. فعالان دلیل مدیریت عاجل بر مدیریت محیط زیست این استان ساحلی را مخالفت آنها با آلودگی‌های آبی، خاکی و هوایی عسلویه می‌دانند. شاید بتوان سکوت مسئولان محیط زیست عسلویه و بوشهر دربرابر برخی از سؤالات را هم همین موضوع عنوان کرد! «محمدرضا میر احمدی» مدیرعامل یکی از پتروشیمی‌های عسلویه  اعتقاد دارد که مسئولان محیط زیست آن چیزی را که باید در رسانه‌ها منتشر شود بازگو نمی‌کنند. او به قانون یک درصد فروشی که باید واحدهای صنعتی  به‌عنوان عوارض به دولت بپردازند اشاره می‌کند و می‌گوید: «این هزینه در اختیار شهرداری‌ها و استانداری‌ها قرار می‌گیرد.» او این اقدام را غلط می‌داند و اعتقاد دارد که باید این پول در اختیار محیط زیست قرار بگیرد تا هزینه کاهش آلایندگی شود. این پتروشیمی از جمله واحدهایی است که توانسته است گواهینامه صنعت سبز را در سال‌جاری اخذ کند.
رسانه‌ها سکوت کنند!
 یک روز بعد از برگشت خبرنگاران روزنامه‌های سراسری از عسلویه، یکی  از پتروشیمی‌ها به «ایران» زنگ می‌زند و می‌خواهند تا آلودگی عسلویه را دوباره تیتر نکند و نوشتن این گزارش را به زمان دیگری موکول کند. فعالان حوزه محیط زیست استان تأکید می‌کنند که پتروشیمی مذکور، نقش ویژه‌ای در آلودگی این بندر صنعتی دارد. به‌گفته آنها یکی از فلرهای این پالایشگاه در چند ماه گذشته بارها بد فلرینگ(بد سوزی و ایجاد آلودگی مضاعف) داشته است! این پتروشیمی در گفت‌و‌گو با «ایران» وجود تحریم‌ها و ورود مراجع قضایی به موضوع آلودگی‌های عسلویه را دلیل این درخواست اعلام می‌کند!
در نیمه باز صنایع به روی محیط زیست
البته نمی‌توان منکر تغییرات در وضعیت آلودگی عسلویه و برداشتن گام‌هایی از سوی برخی از واحدهای صنعتی آن برای نزدیک شدن به قوانین محیط زیستی شد! به‌گفته قلی‌نژاد سه واحد در عسلویه توانسته‌اند نام صنعت سبز را به خود اختصاص دهند. خبرنگاران از دو واحد از این سه واحد دیدار کردند. هرچند خود قلی‌نژاد یادآوری می‌کند استانداردها برای انتخاب صنعت سبز در کشور یکسان است و اعتقاد دارد همین مسأله هم اجازه نمی‌دهد تا صددرصد از انتخاب یک صنعت به‌عنوان صنعت سبز مطمئن شود! اما سال 90 وقتی خبرنگاران تهرانی به عسلویه رفتند تا از نزدیک از وضعیت آلودگی قطب انرژی ایران گزارش تهیه کنند جز شرکت پتروشیمی «مبین»، هیچ پالایشگاه یا پتروشیمی در را به روی آنها باز نکرد. «محمد باقر نبوی» معاون محیط دریایی آن روز پردیسان هم از بسته بودن در پالایشگاه و پتروشیمی‌ها به روی کارشناسان محیط زیست گله کرد و در مقابل اعتراض خبرنگاران گفت:«حتی ما محیط زیستی‌ها هم اجازه ورود به حیطه آنها رانداریم!» اما به نظر می‌رسد این بار در برخی از واحدهای صنعتی عسلویه به روی محیط زیستی‌ها نیمه باز است! هرچند وضعیت «مبین» با بقیه پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها فرق می‌کند! این پتروشیمی وظیفه تهیه آب، برق و بخار از پساب‌ها را برای برخی از واحدهای صنعتی دارد! بنابراین در این واحد همیشه به روی کارشناسان و خبرنگاران باز است. هرچند مبین هم دلنگرانی‌های جدایی برای جامعه انسانی عسلویه دارد. فعالان محیط زیست در گفت‌و‌گو با «ایران» از خط خارج شدن مبین را یک خطر بالقوه برای عسلویه می‌دانند. این اتفاق در سال‌های گذشته بوقوع پیوسته است! آنها شرایط مبین را یک خطر بالقوه می‌دانند و هشدار می‌دهند هر آن ممکن است خروج آن از مدار به وقوع آتش‌سوزی و انفجار در منطقه منجر شود! یکی از متخصصان مبین در گفت‌و‌گو با «ایران» با اشاره به مناطق مسکونی نزدیک مبین می‌گوید:«سال‌های قبل، از مردم این منطقه خواسته شده از این منطقه بروند و در منطقه پیشنهادی ساکن شوند ولی آنها نپذیرفته‌اند.» این پاسخ‌ها اما دلنگرانی‌های فعالان حوزه محیط زیست عسلویه و ساکنان آن را کم نمی‌کند. پاسخ مبینی‌ها اما همان است:«اجازه نمی‌دهند که مبین دوباره از مدار خارج شود.»  فعالان محیط زیست می‌پرسند اگر دوباره برق مبین قطع شد چه کسی پاسخگوی خسارت جانی احتمالی خواهد بود؟
یک میلیارد و 200 میلیون دلار برای حل معضل آلودگی عسلویه
به‌گفته قلی‌نژاد مدیرکل محیط زیست بوشهر، یک میلیارد و 200 میلیون دلار بودجه برای حل مشکلات آلودگی عسلویه لازم است! این آلودگی‌ها هم جامعه انسانی را تحت تأثیر قرار داده، هم پوشش گیاهی، هم حیوانی را! آلودگی هوایی در صدر آنها قرار دارد اما خاک و آبش هم از دست آلودگی‌ها جان سالم به در نبرده اند! «فرهاد قلی نژاد» مدیرکل محیط زیست بوشهر چشم امید به سند ملی کاهش آلودگی هوا در عسلویه و کنگان که توسط کارگروه کمیته ملی کاهش آلودگی تدوین شده  دارد. او مهم‌ترین محور کاهش آلودگی‌ها را مشعل‌ها، انبار‌های گوگرد، ضایعات و پسماند‌هایی می‌داند که می‌توانند عامل آلودگی هوا باشند. او امیدوار است که در یک بازه زمانی سه ساله بتوان با کمک این سند، دفتر آلودگی چندین ساله عسلویه را بست.



 
بيشتر
شعار سال 1403: سال جهش تولید با مشارکت مردم